انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه
عدم آگاهی از وضع مطلوب و ایدهآل سبب میشود که توانایی درک و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از درک ما از اوضاع زمانه و آسیبشناسی وضع موجود، وابسته به فهم آن وضع مطلوب است.
حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در کتاب «انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه» می نویسد:
عنصر دو انتظار…
عنصر دوم انتظار، آگاهی از وضع مطلوب است. یعنی خبر داشتن از وضعیتی که می توانیم داشته باشیم ولی هم اکنون از آن برخوردارد نیستیم؛ خبر از خیرات بیکرانی که می توانیم و باید دریافت کنیم ولی چون از آنها بی خبریم، خرابیم و بی خیال.
عنصر دوم انتظار، آگاهی از وضع مطلوب است؛ وضع مطلوب و ایده آلی که بی خبری ما از آن سبب می شود که توانایی درک و تحلیل درست وضعیت موجود را هم نداشته باشیم. زیرا بخشی از درک ما از اوضاع و احوال زمانه و آسیب شناسی وضع موجود، وابسته به فهم آن وضع مطلوب است. بدون در نظر داشتن الگویی از وضع مطلوب، چگونه می توانیم وضع موجود خود را ارزیابی کنیم؟ لابد باید به الگوهای مندرس شرقی و غربی که در مدارس و دانشگاه ها می آموزیم، دل خوش کنیم و خود را با مقیاس های ناقص و غیر انسانی بلاد کفر، اندازه گیری کنیم؛ کاری که شیوه مرسوم و ناپسند برخی نخبگان فرنگ باور مملکت ماست.
اگر ما در دوران حاکمیت حضرت زندگی می کردیم
بعضی وقت ها کسی که آگاهی و تصویر دقیقی از وضع مطلوب ندارد، حتی نمی تواند به وضع موجود معترض باشد. تنها با آگاهی از ویژگی های جامعه مهدوی است که می توان از وضعیت غیبت (وضعیت موجود) نالان بود و برای ظهور بی قراری کرد وگرنه کسی که به زندگی در این شرایط تلخ عادت کند و از امکان برخورداری از یک زندگی عالی غافل شود، دیگر نمی تواند منتظر وضعیت بهتر باشد. چنین انسانی تمام کاستی های حیات فردی و اجتماعی خود را می پذیرد و آنها را اجتناب ناپذیر تلقی می کند.
خبر یافتن از جامعه مهدوی راه های اندیشیدن را برای دانشمندان باز می کند و افق های تازه ای پیش روی تفکر انسان درباره حیات می گشاید. اگر در روایات نورانی ما، برکت وجود نازنین حضرت در دوران غیبت به خورشید پشت ابر تشبیه شده است، شاید بخشی از این برکات ناظر به همین آگاهی یافتن از حکومت حضرت باشد.
اگر ما در دوران حاکمیت حضرت زندگی می کردیم، حقایق مانند روز برای ما روشن بودند. اما اکنون که در دوران غیبت هستیم، می توانیم با آگاهی یافتن از آن دوران و تأمل در ویژگی های آن، مانند نوری که از خورشید پشت ابر ساطع می گردد، راه خود را روشن کنیم.
انتظار عالمانه و عاشقانه
غیبت آن حضرت خود به خود ما را از یک سلسله نعمات محروم کرده است، ما دیگر نباید با غیبتِ «آگاهی از فرج» خود را بیش از این محروم سازیم. در غیبتِ آگاهی از دوران حکومت ولی خداست که اندیشه ها منحرف شده و گرفتار توّهمات بیجا و تئوری های غلط می شوند. البته در آخرالزمان بطلان این تئوری ها یکی پس از دیگری آشکار می شوند. اگر دانشمندان منصف و بی غرض جهان، تنها به تصور جامعه مهدوی بپردازند، آن را تصدیق خواهند کرد و به این ترتیب مقدمات اعتقادی آن را هم خواهند پذیرفت.
هرچه این تصور و آگاهی از وضعیت مطلوب شفاف تر و با تکیه برعقل و وحی، مبسوط تر شود، انتظار فرج عالمانه تر و عاشقانه تر خواهد شد. این تبیین ویژگی های دوران حکومت حضرت، کاری است که باید در مجامع و مراکز علمی، چه حوزوی و چه دانشگاهی صورت بگیرد.
این اتفاق که واقعیت جامعه مهدوی و حاکمیت ولی خدا می تواند بطلان تئوری های غلط برای اداره حیات بشر را اثبات کند در انقلاب اسلامی و نظام مقدس ما تا حدودی تجربه شده است.
دستگاه تبلیغی استکبار
وقتی «نمی شود» ها و «امکان ندارد» های علوم تجربی در جریان رخدادهای انقلاب اسلامی ایران رنگ می بازند و پیروزی های این ملت ولایی، یکی پس از دیگری موهوم بودن تفکرات غیر الهی را به اثبات می رسانند، طبیعی است که این وضعیت به همبن ترتیب همین آثار را در مقیاس بزرگ تر به دنبال داشته باشد و اندیشمندان را به بازنگری در تئوری های خود وادار نماید. البته اگر دستگاه تبلیغی استکبار و نفسانیات انسان های بیمار بگذارد.
منبع:حلقه وصل